مصاحبه با استیو سیمپسون تصویرگر حرفه ای

کار استیو سیمپسون شامل تصویرگری برای روزنامه ها و مجلات، طراحی بسته بندی، تصویرگری کتاب های کودکان، تمبرهای پستی، جلد آلبوم ها و بسیاری موارد دیگر است. روش خاص او اینگونه است که المان های غیر عادی نظیر رنگ های قدیمی، هنرهای بومی و کارتون های نیمه قرن گذشته را با یکدیگر در می آمیزد و آنها را همراه با هم در یک سبک پویا و قابل تشخیص ارائه می دهد. او حضوری فعال در دنیای مجازی شامل وب سایت اصلی خودش و همچنین Behance و Twitter دارد. کارهای منتخب وی برای فروش در گالری ارائه شده است.

کریل: از خودتان بگویید و اینکه چگونه وارد این کار شدید.

استیو: من اصالتاً انگلیسی هستم اما در حال حاضر به عنوان تصویرگر و طراح در شهر دوبیلین کشور ایرلند زندگی می کنم. در زمینه ی طراحی برای چاپ در 20 سال گذشته فعالیت داشته ام. قبل از آن 7 سال در کار پویانمایی تلویزیونی و دوره ی کوتاهی در زمینه ی کتاب های مصور فعالیت داشتم. تصویرگری فنی را اوایل دهه 80 قبل از حضور رایانه به عنوان کمکی برای طراحی آموزش دیدم.

کریل: شما به سادگی بین سبک های تصویرگری حرکت می کنید. آیا این تنوع طلبی و انعطاف پذیری یک تصمیم آگاهانه است؟

استیو: با سلیقه ی خود در پویانمایی تلویزیونی، توانایی تغییر سبک از یک پروژه به دیگری الزامی بود، حتی در بخش هایی که سبک کاری مشخصی وجود داشت. هنگامی که خود را به عنوان یک تصویرگر در ایرلند معرفی کردم، داشتن سبک های مختلف به آغاز حرفه ی من واقعا کمک کرد. اساساً  از من خواسته می شد تصویرگری های نوع کارتونی پررنگ ایجاد کنم. فکر می کنم تأثیرگذاری آن بسیار عمیق بود.

بعد از آن بود که متوجه تکامل یک سبک شدم، به خصوص در کارهای شخصی خودم. ابتدا فروش این سبک جدید به کارفرمایان محلی دشوار بود، ولی هنگامی که این سبک در رقابت های بین المللی شروع به کسب موفقیت کرد، این امر ساده تر شد. فکر می کنم امروزه سبک خود را بر اساس نوع مخاطب تغییر می دهم تا اینکه تغییرات کلی در آنن ایجاد کنم.

کریل: ظاهرا از سبک اولیه کارتونی خود فاصله گرفته اید. آیا رها کردن چیزی که جایی برای خود در بین گرایش های جاری پیدا نمی کند، سخت است؟

استیو: چند سال قبل یک تصمیم سخت گرفتم (از نظر مالی)، اینکه از سبک کارتونی فاصله بگیرم آن هم با پاک کردن آنها از پورتفولیوی اینترنتی خودم.

با این کار تاریخچه ی کاری من تقریبا تک سبکی شد. در ایرلند (و احتمالا در جاهای دیگر) بازاری محلی برای سبک کارتونی وجود دارد.

کریل: سلیقه ی سبکی خودتان در طی سال ها چگونه تکامل یافته است؟ آیا در خصوص کنکاش در مسیرهای واقعا متفاوت فکری کرده اید؟  آیا نگران افتادن در یک تحجر سبکی خاص هستید؟

استیو: فکر می کنم کار من دائم در حال تکامل است. ولی آهسته آهسته، نه جهشی. گرایش ها در زمینه های طراحی به صورت مداوم در حال کار و تغییر است و به طبع آن کار تبلیغاتی که شما دریافت می کنید نیز تغییر می کند. گیر افتادن در یک سبک چیزی است که به آن آگاهی دارم ولی نمی توانم بگویم در حال حاضر نگران آن هستم. از پروژه های شخصی برای آزمودن ایده های جدید بهره می گیرم.

کریل: هنر بومی یکی از مراجع بصری قوی شما هستند. چه چیزی سبک و سلیقه ی شما را شکل می دهد؟

استیو: تا زمانیکه به یاد دارم به تاریخ و باستان شناسی علاقه مند بوده ام. منزل والدین من در محل یک قطعه ی رومی ساخته شده بود و پدرم همیشه در حال کندن زمین و بیرون آوردن قطعات باورنکردنی، دیگ های تزئین شده، سکه ها و درفش ها بود. طی سال ها این موضوع منجر به ایجاد علاقه به تمدن های باستانی و بالاخص هنر بومی ام شد که بیشتر کارهای مرا امروزه تحت تأثیر قرار میدهد. برای قرون متمادی تصویرنگاری، نساجی و سمبل های گرافیکی در سرتاسر جهان ساخته شده و بیشتر به منظور تبادل و حفظ اساطیر، افسانه ها و داستان های شفاهی به عنوان بخشی از زندگی روزمره ی مردم به کار گرفته می شده تا با مقاصد تجاری.

من علاقه شدیدی به هنر آمریکای جنوبی دارم، هر چیزی از اینکاها تا تمدن چاچاپویا در پرو و به خصوص مفاهیم تصویری در مورد جشن روز مردگان مکزیکی (Dia de los Muertos).

فقط تأثیرات آمریکای جنوبی نیست، تأثیرات آسیایی، آفریقایی و مفاهیم سلتی نیز هست. مفاهیم مرتبط با حیوانات قرون وسطی نیز بسیار جذاب هستند.

کریل: وقتی به کارهای خودتان مثلاً، پنج سال گذشته نگاه می کنید چه چیزی در ذهنتان نقش می بندد؟

استیو: دلیل اینکه برای خودم هنوز خالکوبی طراحی نکرده ام همین است، من همیشه در حال حرکت به جلو و آزمودن چیزهای جدید هستم. گاهی اوقات موفق میشوم و گاهی هم نمی شوم. اگر بعد از 5 سال کار من هنوز تکامل پیدا نکرده باشد بسیار ناامید خواهم بود. طبیعتاً، هنوز برخی کارهایم هستند که از و آنها در زمینه هایی هستند که خیلی روی آن تمرکز ندارم. یک کار طراحی فنی که در دانشگاه در سال 1983 انجام دادم را دارم که هنوز از آن متعجبم. این موضوع احتمالاً منظور مرا ثابت می کند، چرا که از سال 1983 تا کنون یک دندانه ی سرگج دقیق فنی را با استفاده از خودکارهای روترینگ و شابلون های بیضی رسم نکرده ام!

کریل: چه چیزی شما را به سمت تجاری گری فیزیکی و بسته بندی سوق می دهد؟

استیو: از فکر تولید یک چیز به صورت کلی و اینکه مسئولیت چیزی تماماً  به عهده ی من باشد، لذت می برم. به خصوص در پروژه های بسته بندی که شما مسئول همه چیز تا حد ریزترین جزئیات هستید (از بازی با بارکدها لذت می برم). زمانی که بر روی چنین پروژه هایی کار می کنم دوست دارم کارم را شبیه نقش هنرمندی در اواسط قرن بیستم در یک آژانس تبلیغاتی بدانم که از وی انتظار می رفت تصویرگری ها، حروف چینی، طراحی و حتی عکاسی و پویا نمایی تولید کند. این یک حس بسیار قوی است.

کریل: آیا دوست دارید آزادی عمل هنری در یک پروژه داشته باشید، یا در مسیر از پیش تعیین شده ی کارفرما حرکت کنید؟

استیو: دوست دارم یک مسئله و مورد مشخص و معین برای حل کردن داشته باشم. آزادی عمل بیش از حد می تواند به عدم تصمیم گیری صحیح بیانجامد!

کریل: آیا از یک کتابچه طراحی برای پرورش ایده ها بین پروژه ها استفاده می کنید؟

استیو: دوست دارم یکی از آن کتابچه های طراحی زیبا داشته باشم که در هر صفحه آن کاری هنری قرار دارد... متأسفانه کتابچه من بیشتر شبیه مخلوطی از موارد گذرا، خط خطی ها، فهرست ها و گاهی اوقات طراحی های جوهری است. من مدام در حال طراحی هستم، آن هم بیشتر روی تکه های کاغذ در دسترس باشند. دائماً در حال برنامه ریزی به الصاق آنها به کتابچه ی طراحی هستم، ولی این اتفاق هرگز نمی افتد. آخرین ایده ی من نسخه ی اصلاح شده ی ایده ی شکست خورده قبلی خودم است که شامل داشتن دو کتابچه طراحی می شد، یکی برای کارهای خوب و دیگری برای خط خطی ها. ایده ی اصلاح شده این است که کارهای خوب جلو باشند، سپس آن را برگردانم و از پشت آن برای خط خطی ها، یادداشت و کارهای جزئی و ... استفاده کنم.

کریل: خودکار و کاغذ یا دیجیتال؟ ادوات کاری شما از زمانی که شروع به این حرفه کردید چگونه تکامل یافته اند؟

استیو: طی 20 سال کمی تکامل یافته اند. در اوایل دهه 90 بود که اولین کارهای مدادی خود را اسکن کردم و با استفاده از ابزار vector در فتوشاپ روی آنها کار کردم و هنوز هم همین کار را می کنم. در این مسیر از تبلت ها (هنوز با استفاده از ماوس) و نرم افزارهای 3 بعدی مختلف استفاده کرده ام ولی باز هم به روش های قدیمی برگشته ام. این کار برای من جواب می دهد! قبلاً، وقتی که به عنوان هنرمند پس زمینه در پویانمایی کار می کردم، از جوهر، آبرنگ، اکریلیک، کولاژ و حتی اِربراش استفاده می کردم.

کریل: آیا روی پروژه های شخصی وقت می گذارید و آنها تا چه حد برای شما حائز اهمیت هستند؟

استیو: همیشه روی میز کارم یک پروژه شخصی دارم. چیزی که بتوانم بین کارهای تجاری یا زمانی که نیاز به استراحت داشته باشم، انجام دهم. این چیزی است که مرا هوشیار نگه می دارد!

کریل: وب سایت شخصی شما بخش خاصی برای پروژه ها و کتاب های کودکان دارد. آیا این علاقه شخصی شماست؟

استیو: همانطور که فعالان بخش کودک آگاهی دارند، پول زیادی در این کار نیست، واقعاً باید آن را برای علاقه خودتان انجام دهید. هر ساله تعدادی کتاب تصویری انجام می دهم. آنها عموماً زمان تحویل های طولانی دارند بدین ترتیب می توانم 2 ساعت اولیه روز را با کار روی یکی بگذرانم و بعد از آن به سراغ کاری بروم که در زمینه طراحی و کار تبلیغات است و زمان تحویل کوتاه تری دارد.

کریل: بهترین چیز در خصوص تصویرگر بودن چیست؟

استیو: اینکه نشستن در یک کافی شاپ و فکر کردن می تواند کار به حساب بیاید! اگر یک شیشه پاک کن باشید نمی توانید با این کار موفق شوید!



منبع: فرشید مثقالی، تصویرسازی، تهران، مؤسسه فرهنگی پژوهشی چاپ و نشر نظر، 1393، صفحه 68 - 71.