هفت روش برای تصویرگری کتاب کودک (شیوه های پیشنهادی جولی کومینس رئیس انجمن کالدکات برای تصویرسازی در کتابهای کودکان)
مترجم : زمانی،فاطمه
نویسنده : جولی کومینس
پژوهش نامه ادبیات کودک و نوجوان شماره 11 (صفحه 28)

‌ ‌‌‌در‌ انـگلیس‌ راندولف کالدکات‌ Calde cott Randolf (1886-1846)را به عنوان مبتکر تصویرگری کتاب‌ کودک‌ می‌شناسد.این‌ هنرمند انگلیسی‌ برای نخستین بار نقش‌ و تصویر‌ را به عرصه ی کتابهای‌ کودکان کـشاند و چـشم‌اندازی‌ رنگین و خـیال‌انگیز در برابر نگاه تنوع‌ طلب و ستایشگر کودک گشود.

انجمن‌ حمایت از تصویرگران‌ انگلیس در‌ 1938 تشکیل شد که به‌ انجمن«کالدکات» معروف است.این‌ انجمن همه ساله‌ در بزرگداشت ایـن‌ هنرمند تصویرگر،نشان‌ «کالدکات»را به‌ بهترین تصویرگر کتاب کودک و بهترین‌ کتاب‌ تصویری کودکان‌ اهدا می‌کند.

«جولی کومینس»‌ رئیس‌ کنونی‌ انجمن«کالدکات» است.او طی‌ مقاله‌ای در 1996،ضمن‌ ارائهء برخی‌ شیوه‌های‌ تصویرگری کـتاب‌ کودک،به بحث‌ دربارهء تأثیر این‌ تصویرها بـه ذهـن‌ مخاطبان کودک‌ پرداخته است.

«کومینس»به‌ هفت تکنیک‌ تصویرگری‌ اشاره دارد و برای‌ هرکدام مثال هایی‌ نیز آورده است. همان‌گونه که بحث ها و موضوع های مختلفی در متن‌ کتابهای کودکان راه پیدا کرده‌اند، روش های متفاوت‌ تصویرگری نیز جای خود را در این کتاب ها باز کرده‌اند. در هـرزمینه‌ای، طراحی گرافیک به نحوی نفوذ کرده‌ است: در مجله‌ها، تبلیغات، بسته‌بندی‌ها، طراحی‌ اتومبیلها‌ و شیرینی‌ها و شکل ظرفها، طرح های‌ تجاری و تبلیغاتی، تقریبا مهمترین و مؤثرترین عامل‌ پیشرفت هنر تصویرگری بوده‌اند. اسباب‌بازی‌ها هم به‌ نوعی به هنر گرافیست‌ها نیاز دارند، زیرا شکل، ساخت، تولید و بسته‌بندی آنها باید طراحی شود. حتی فیلم های انـیمیشن(نقاشی مـتحرک)سینمایی‌ و تلویزیونی‌ هم رابطه ی مستقیمی با گرافیک، طراحی و تصویر گری دارند.

مروری بر آثار چهار تن از تصویرگران نامی، مراحل پیدایی، رشد و تکامل این هنر را برایمان بهتر آشکار می‌کنند:«لین اسمیت»یکی از پایه‌گذاران‌ تصویرگری کتاب کودک‌ است. او‌ کارش را با انتشار مجله شروع کـرد و طـرحهایش از کتابهای سنتی تأثیر گرفته بود.«اسمیت»با مهارتی خاص و پرداختن به‌ ریزه‌کاریها،طرحهای خوبی ارائه کرده است.

«جرالد مک‌درموت»و«پیتر سیس»قبل از ورود به‌ دنیای کتابهای کودکان، فیلمساز‌ بودند. موفقیت «مک‌ درموت» در‌ تصویر گری‌ به دلیل به کارگیری‌ تجربه‌هایش در‌ زمینهء‌ فیلم‌ بود.«سیس» به عنوان فیلمسازی باتجربه و هنرمند بـه امـریکا دعوت شد تا فیلمی درباره ی المپیک بسازد، ولی طراحی‌ و تصویرگری او را به مسیری‌ دیگر‌ و به دنیای کتاب‌ کودک کشاند.

تصویرگر دیگر «گریس ون‌آلزبرگ» است که قبل‌ از‌ یافتن‌ جایگاه و مقام خود در تصویرگری کتابهای‌ کودکان، سالهای سال پیکره‌تراش و مجسمه‌ساز بود. او نـیز بـا بـه کارگیری مهارتها و تجربه‌هایش‌ به‌ مـوفقیت‌ رسیده‌ است.

نگاهی بـه سـیر تحول هنر طراحی در فیلمسازی، طراحی ابزار، وسایل و بسته‌بندی آنها طی دهه‌های‌ 1930 تا 1950،نشان می‌دهد که بعضی از سبکها و روشهای خاص تصویرگری رشد کرده‌اند و بـعضی‌ نـیز به‌ دلیـل‌ عدم استقبال،کنار گذاشته شده‌اند.

همان‌طور که ادبیات و سبک های ادبی مـحدودیت و ثـباتی‌ ندارند‌ و در طول زمان تغییر و تکامل می‌یابند، در تصویرگری کتاب ها نیز هرروزه از روش های‌ جدیدتری استفاده می‌شود‌ تا‌ حس‌ کنجکاوی کودکان‌ را بیشتر تـحریک کـرده و رضـایت خاطر آنها را فراهم‌ کند. البته پیشرفت‌ صنعت‌ چاپ‌ و بهتر شدن کیفیت‌ تولید آثـار هنری، همچنین اهدای جایزه‌های متعدد از سوی انجمن های گوناگون، در محبوبیت و پذیرش‌ روش های‌ مختلف‌ این هنر و رشد آنها، تأثیر زیادی‌ داشته و دارد.

هفت روش برای تصویرگری‌

1.کلاژ Collage

کلاژ بـه‌ مـعنی‌ در کـنار هم قرار دادن قطعه‌های‌ مختلف کاغذ،پارچه و چیزهای دیگر است که در‌ کل‌ یک‌ تصویر‌ را نـشان مـی‌دهند.نمونه‌های جالبی از این‌ روش،کتابهای«سه بچه شیطان» اثر ربکا امبرلی و «داستان رزی داک» اثر جینی‌ پیکر‌ است. در این کتابها، از کلاژ برای بـه تـصویر کـشیدن داستان‌ استفاده شده که بر‌ اساس‌ روح‌ داستان، بعضی از صحنه‌ها، خشونت و بعضی صحنه‌ها، طنز و شوخی را القـا می‌کنند.

از پیـشگامان ایـن روش «ازراجک کیتس» و «لئولیونی» بودند که با‌ استفاده‌ از ابتکارات خود موفق‌ به خلق کتابهای تصویری جالب و چشمگیری شـدند. امروزه بـیشترین‌ گـرایش‌ در‌ زمینهء تصویرگری، درست‌ کردن کلاژ است و تصویرگران در حال تجربهء این‌ روش سرگرم‌کننده هستند.

آن گریفا لکونی در‌ کتاب «سبیلهای‌ آقا‌ شـیره» ، از کاغذهای بـراق، قطعه‌های پلاستیکی، عکس و تکه‌های چوب برای به تصویر کشیدن این افسانه‌ اتیوپایایی استفاده‌ کرده‌ است. از نـمونه‌هایی کـه بـا این‌ شیوه اما به شکلی بسیار ساده تصویرگری شده‌اند، می‌توان به کتابهای «موش کوچولو نقاشی‌ می‌کشد» و «موش‌ کـوچولو مـی‌شمارد» اشاره کرد. «الن استول‌ والش» تصویرهایش را با استفاده از تکه کاغذهای‌ رنگی طراحی کرده‌ و کمتر به جزئیات پرداخته اسـت. وی بـا ایـن‌ روش،تصویرهای‌ چشمگیر‌ و جالبی پدید آورده است که گویای قصه‌اند.

«ملی بنگ» با‌ بهره‌گیری از قدرت ابتکار و خلاقیت‌ خود توانسته است از وسـایل مـعمولی و قابل‌ دسترس، تصویرهای‌ زیبا و جذابی به وجود‌ آورد. مثلا‌ از سنجاق ته‌گرد، کوک‌ ساعت‌ و تیغهء اره بـرای نـشان دادن سنجاقک و از‌ دانه‌های برنج برای نمایش قطره‌های‌ باران و شبنم روی برگها استفاده کرده است.استفادهء دقیق‌ و ماهرانه از موادی با رنگهای تـند‌ و شـفاف یـا مات‌ و‌ بیرنگ،حسهای‌ متفاوتی برای بیننده به وجود می‌آورد. در‌ این‌ ارتباط می‌توان به آثـار«لوئیس الرتـ» اشاره کرد که خالق تصویرهای جالب و شگفت‌انگیزی است. او‌ بعد‌ از هرتجربه، دریافته‌ است که از چه‌ موادی‌ برای‌ نمایش چه مـوضوع‌هایی‌ بهتر‌ مـی‌تواند‌ استفاده کند. مثلا برای روشنایی‌ بخشیدن‌ به‌ اجسام نورانی مثل ماه و ستاره، از کاغذهای فلزی و بـراق و بـرای زندگی بخشیدن به‌ آدم‌ برفی‌ و محیط اطرافش، از دانـه‌های ذرت، کشمش و تـشتک‌های‌ در‌ بطری استفاده‌ کرده‌ است.

2.تصویرسازی چندبعدی( Layers )

روش دیگر‌ تصویرگری، به کـار بـردن موادی‌ گوناگون مانند کاغذ، پلاستیک، فلز، طرحهای گلی، سرامیک و ... است که به صورت لایه‌لایه روی هم قرار می‌گیرند. «دیوید‌ ویس‌ینوسکی» در‌ کـتاب «شیر سلطان جـنگلهای مالی» با روی هم قرار‌ دادن‌ ورقـه‌های‌ مختلف‌ کـاغذ، آنچنان‌ تصویرهای‌ جـالب و واقـعی‌ از آبـ،چوب،جنگل،فلز‌ و...خلق کرده است که تأثیر داستان و جـذابیت آن را دوچـندان کرده‌اند.

«گریسی بوچاک»از شیوه مشابهی برای بریدن‌ و لایه‌لایه‌ قرار‌ دادن کاغذ بر روی هم استفاده کـرده‌ اسـت‌ تا‌ تصویرها‌ بتوانند‌ تأثیری‌ عمیق‌تر‌ و ماندگارتر بگذارند. مثلا تـصویرهای کتاب «یک رشته بلند ابریشم» در عـین سـادگی، هنرهای دستی سنتی و ظریف ژاپنی را بـه خـاطر می‌آورد.

در این روش، هنرمندان از مواد مختلفی برای به‌ تصویر کشیدن داستانها استفاده می‌کنند. کار سالی‌ ماور در کتاب «مری بـره کـوچولویی داشت» نمونه جذاب و موفقی از این نـوع کـار اسـت. «سالی‌ ماور»با مهارت خاصی بـرای ایـن کتاب عروسکهای‌ پارچه‌ای دوخت.او بـا صـرف ساعتها وقت و به کار بردن موادی با‌ سطوح‌ نرم و دوختن لایه‌های گوناگون و وصل کردن آنـها بـه هم،داستانهای شعرگونه و دلخواه کودکان را به تـصویر کـشیده است. تصویرها در ایـن‌ شیوه ی تـصویرگری سـه‌بعدی و بسیار زیبا هستند. نرمی و انـعطاف‌پذیری‌ مواد، قدرت‌ عمل بیشتری برای‌ تصویرگر به وجود می‌آورد. بعضی از این آثار چنان‌ واقعی و زیبا هستند که بیننده دوسـت دارد آنـها را لمس‌ کند و زیر و رویشان‌ را ب بیند.

3.تصویرهای کارتونی( Whimsy‌ )

این روش تصویرگری بـسیار ظـریف و شـگفت‌انگیز است، اما تـعداد کـمی از تصویرگران از آن استفاده‌ کرده‌اند. از نـمونه‌های بـارز و چشمگیر این شیوه‌ می‌توان به نقاشی‌های سرگرم‌کننده و دلنشین‌ «مارگرت‌ بلوی‌گراهافر»، «دان‌ فری‌من» و «پول گالدن» اشاره کرد که‌ به‌ تصویرگری داستانهای عـامیانه و شـعرهای کـودکانه در سالهای 1958 و 1959 پرداخته‌اند. امروزه این روش نقاشی کارتونی جایگاه‌ معتبری دارد و در ردیـف هـنرهای ظـریف و مـورد قـبول‌ قرار گـرفته است. بعضی از این تصویرگران آن‌قدر‌ در کارشان‌ مهارت کسب کرده‌اند که به سرعت با خط های‌ پرپیچ‌وتاب و پررنگ، تصویرهایی جذاب و سرگرم‌ کننده برای داستانهای کوتاه و بلند می‌کشند. البته هر تصویرگری سبکی مخصوص به خود دارد کـه با توجه‌ به متن، ترس و اضطراب‌ و شادی‌ و... را القا می‌کند. مثلا کتاب«کلاهی از یک پرندهء مرده» و کتاب «پیرزنی‌ که مگس خورد» با نقاشی‌های جالب و سرگرم‌کنندهء خود، خوانندگان را به‌ خنده می‌اندازند. جانت استونس‌ در کتاب «بادبادک» حرکتهای بادبادک و بدن صاحب‌ آن و چگونگی شخصیت‌ حیوانهای‌ داستان‌ را بـا خصوصیتهای فـیزیکی و اخلاقی عجیب و غریبشان، به خوبی به تصویر کشیده است. در نقاشی‌های کارتونی می‌توان به شکلی بسیار‌ ساده،‌‌ مثلا‌ با سه خط کوچک، چشمها و دهان را کشید و احساس آن را نشان داد‌ و یا‌ می‌توان با پرداختن به‌ جزیات، آن را سرگرم‌کننده‌تر و جـذاب‌تر کرد.

4.تصویرهای فـرهنگی و قومی( Ethnic )

تصویرهای کتابهایی‌ که دربرگیرنده فرهنگ ملتی‌ باشند، برای ملتهای دیگر عجیب و ناآشنا به نظر می‌رسد. به‌طور کلی و به استثنای چند کتاب‌ معدود در‌ دهه‌های 1920 تا 1960،به تصویر کـشیدن‌ کتابها بـا سبکی خاص برای نمایش فـرهنگ قـومی و نژادی چندان رایج نبود.

باید دانست که خلق چنین تصویرهایی می‌تواند آثار هنری تصویرگر را پربارتر و غنی‌تر کند و تصویرگران‌ بیشتری را در جرگه هنرمندان بین المللی‌ قرار دهد. در عین حال،این‌گونه تـصویرها تـنوعی در کار به وجود مـی‌آورد و بـه آن جنبهء جهانی و عمومی‌ می‌دهد. در این ارتباط می‌توان به نقاشی‌های «یومی‌ هیو» اشاره کرد. دو کار برجسته‌ و بااهمیت او از نظر ترکیب و هماهنگی طراحی و نمایش آداب و رسوم‌ قومی و نژادی عبارتند از کتابهای: «فرار خرگوش» و «قضاوت خرگوش» برگرفته از قصه‌های عامیانه‌ کره‌ای. شخصیت های داستان های او آراسته به‌ لباسهای محلی و برخوردار از‌ حـرکت ها‌ و رفـتارهایی‌ برگرفته از میراث های قومی و مطابق با مفهوم و مضمون داستان هستند. او جنبه‌های چند فرهنگی‌ بودن کتاب خود را با نوشتن متن به زبانهای انگلیسی‌ و کره‌ای افزایش می‌دهد. «پاتریشیا پولاسکو» نیز برای نشان‌ دادن‌ میراث فرهنگی، شخصیتهای‌ داستان را با لباسهای سـنتی هـمراه با رفـتار و حرکتهای خاص آنها به خوبی به تصویر کشیده است.او در کارهایش از رنگهای زنده و تند در زمینه‌ای سفید استفاده می‌کند، اگرچه‌ ایـن‌ دو‌ تصویرگر شیوه‌های‌ کاملا متفاوتی در نقاشی‌هایشان‌ به‌ کار‌ برده‌اند،ولی‌ به راحتی توانسته‌اند فرهنگ سـنتی خـود را از راهـ‌ تصویرگری به نمایش بگذارند.

5.بافت و ترکیب‌بندی( Textuer )

هرتصویرگری از روش خاصی استفاده می‌کند. عده‌ای، تصویرها‌ را‌ به‌ شکل مسطح، یکنواخت و شفاف و عده‌ای دیگر آنها را‌ به‌ شکل برجسته و یـا ‌ ‌بـا بهره گرفتن از بافتهای گوناگون می‌پسندند. تا قبل از دهه 1960 که هنرمندان گراور ساز(قالبهای چوبی) برنده جایزه‌های‌ بـی‌شمار«کالدکات»شدند، روش‌ بافت‌ بـه‌ ایـن شکل شکوفا نشده بود.تعداد زیادی از تصویرگران باذوق، با استفاده از‌ بوم نقاشی،رنگ و روغن و روکشهای چوبی، به روش بافت دسـت یافتند. یکی از بهترین تصویرگران این شیوه، میشل مک‌ کوردی است که‌ با‌ نقاشی‌های‌ رنگی و سیاه و سـفید بر سطوح ناهموار و چاپ آن بـر‌ روی کاغذ، این روش را به اوج شکوفایی رساند. او در کتاب «آدرس گتی برگ» با کمرنگ و پررنگ کردن خطوط در‌ نقاشی‌هایش‌ بافت‌ چوبی‌ را به ذهن القا می‌کند. «برین پینک‌نی» استاد این روش تصویرگری با استفاده از خطهای‌ چرخشی، شخصیتها، منظره‌ها‌ و زمینه ی کار خود را طراحی‌ می‌کند و با رنگ‌بندی مناسب، به نـقاشی روح‌ می‌بخشد و تأثیرگذاری آن‌ را‌ بیشتر‌ می‌کند.

«رول کولن»که او نیز تصویرگر برجسته‌ای است، با استفاده از همین روش کار می‌کند، ولی درست‌ در جهت خلاف، یعنی ابتدا نقاشی‌اش را می‌کشد، سپس‌ برای نمایش بافت، با سیاه قلم خطهایی را در‌ تصویر رسم‌ می‌کند. البته‌ کارش چنان ظریف و رنگ‌امیزی و خـطگذاری‌اش چـنان دقیق است که مشخص‌ نمی‌شود ابتدا نقاشی را‌ کشیده‌ و سپس بافت‌گذاری‌ کرده است.

«دنیس فلمینگ» در نهایت سادگی از شکلهایی با زاویه‌های گرد، خمیده و روان‌ و از‌ مداد یا خمیرهای‌ رنگی استفاده می‌کند. نقاشی‌های او مانند ابریشم، براق و شفاف است و در عین سادگی، مهارت‌ و ظرافت‌ خاصی دارند و بـه خـوبی کودکان و خردسال را جذب‌ و خوشحال و راضی‌ می‌کند.

«پل او.زلینسکی»از روشهای مختلفی در به‌ تصویر کشیدن کتابها استفاده کرده است که همگی‌ جزئیات داستان را به‌ خوبی‌ بازگو‌ می‌کنند. او در یک‌ کتاب از بافت روکش چوبی و در کتابی دیگر از‌ بافتی‌ با‌ رشـته‌های طـلایی تابیده شده،استفاده کرده است تا چهرهء شوخ و بذله‌گوی شخصیت داستان را نمایش‌ دهد.

6.حاشیه و قاب‌بندی‌ تزئینی(‌ and panels Border )

روش دیگری که در تصویرگری از آن استفاده‌ می‌شود، کادربندی‌ و حاشیه‌گذاری است. این روش، شور و حال و هیجان‌ چشم‌گیری‌ به‌ کار می‌بخشد، حتی می‌توان برای تفهیم بهتر مـوضوع‌ و مـکان و زمـان‌ رویدادهای داستان،جزئیاتی را در کنار تصویر اصلی اضـافه کـرد.جان بـرت در‌ کتاب «شهر‌ موشها» با دقت و وسواس از اشیایی‌ مثل‌ دکمه، سکه، سنجاق و در‌ کتاب‌ دیگری‌ از شکل یک رشته طناب تابیده‌ برای‌ کادربندی‌ استفاده کرده است،کنار این کادر، تصویرهای کوچکی بـا جـزئیاتی بـیشتر که هرکدام از آنها‌ نیز‌ کادربندی شده‌اند،آورده شده است.

کتاب«سنت جـورج و اژدهـا»اثر ترینا اسکارت که برندهء‌ جایزه‌ کالدکات نیز شده است،یکی‌ از اولین‌ کتابهایی‌ است که با استفاده از این روش، شخصیتها،قهرمانان و موضوع داستان را بـهتر و گـویاتر‌ بـه‌ تصویر کشید.او در حاشیه متن‌ها،از‌ گل‌ و‌ گیاه‌ استفاده کرده و تصویرهای‌ صـفحه مقابل را با خطهایی‌ ساده‌ طوری کادربندی کرده است‌ که گویی خواننده منظره‌ها را از پشت شیشه یک پنجره‌ نگاه می‌کند.

«ومندی هالب‌ رین»برای کتابهایش تـصویرهایی‌ بزرگ بـا رنـگهایی ملایم‌ و کادرهایی متفاوت‌ کشیده‌ است.او‌ در‌ هرکادری از اشیای گوناگونی‌ استفاده‌ می‌کند که با مـوضوع،مکان و زمـان داستان‌ ارتباط دارند.

به‌طور کلی،می‌توان گفت عده‌ای از تصویرگران، از خطهای حاشیه‌ای‌ ساده‌ یا تزئینی استفاده می‌کنند تا متن یا‌ تصویرهایشان‌ را‌ بـپروراند،تأثیر‌ و جـذابیت‌ داستان را افـزایش‌ دهند‌ و در خواننده کشش بیشتری‌ ایجاد کنند.

7.ژرفانمایی و پرسپکتیو( ShapePerspective )

روش دیگری که در تصویرگری مورد‌ توجه‌ قرار‌ گـرفته‌ است،نمایش حـادثه‌ها و مـنظره‌های داستان از زاویه‌های مختلف‌ است.گرایش‌ اصلی‌ در‌ این‌ شیوهء تصویرگری،معطوف‌ به نشان دادن عمق،پهنا،ارتفاع‌ و...است.تصویرهایی که با استفاده از ژرفـانمایی و پرسـپکتیو کـشیده می‌شوند،به نظر غیر منتظره و پیش‌بینی نشده می‌آیند.

رادیانگ در کتاب«لون پویو»ما را به بالای درختی‌ می‌برد که همراه‌ سـه دخـتربچه از آن بالا به گرگی در پایین نگاه کنیم.در صفحه بعد،دیدگاه عوض‌ می‌شود و ما را زیر درختی مـی‌برد؛جایی کـه گـرگ به سه‌ دختری که بالای درخت هستند، نگاه می‌کنند.او همچنین در صفحه‌ای‌ گرگ‌ را از دیدگاه خواننده و در جایی دیگر، چگونگی مـنظره‌ها و صـحنه را از نگاه گرگ‌ به تصویر کشیده است و به این ترتیب،موقعیتهای‌ متفاوتی را برای خواننده به وجود آورده اسـت. با استفاده از‌ ایـن‌ روشـ،صحنه از بالا به پایین و برعکس،جلو به عقب و برعکس و...به تصویر کشیده می‌شود و به خواننده ذهنیتی تـازه و نـگاهی نو می‌بخشد.نمونهء دیگری‌ از‌ این نوع تصویرگری را می‌توان در‌ کتاب«سه‌شنبه»ار‌ دیوید ویس‌نر دید که‌ برنده جـایزهء کـالدکات نـیز شده است.او اژدهای‌ ترسناک و غول‌پیکری را که روی یک ساختمان خم شده‌ است و نیز اشیای در حال‌ پرواز‌ و سایه‌هایشان را به‌ تصویر‌ کـشیده‌ اسـت. «دیوید ویـس‌نر»با تغییر دیدگاه‌ها و استفاده از سایه‌گذاری، هیجان خاصی را به خواننده القا می‌کند.

البته روشهای تصویرگری دیگری نیز وجـود دارد، ولی واضـح است که کودکان تصویرهایی را دوست‌ دارند که خوشایندشان باشد،آنها را بیشتر‌ با‌ متن‌ داستان آشنا کنند و تأثیرگذار و هیجان‌انگیز بـاشند. چنین تـصویرهایی برایشان لذت بخش و ماندگار خواهند بود.

مأخذ:

Taste ternds/Julie Commins-School Library-Journal,September1996.

پایان مقاله